Who Am I?
Who am I?
I am a human
I am a woman
I am a wife
I am a mother...
I am a woman from far away
A woman, who knows the mountain and the grove, Soil and sun
Her chapel is a walnut
tree
She prays with birds and worships the Eucalyptus tree
The woman who practices to walk in stony rivers
The woman who runs away from harshness
The woman who hates war
The woman who is looking for peace
The woman, who loves human, loves life
The woman w
ho knows baby’s language, who reads children’s eyes
The woman who loves gardening, cooking and making crafts
The woman who loves beauty
What can I say about myself? I don’t see anything more
I don’t know my race; let me look it up in a book
What is my
ethnic? I don’t know
Where I came from? Far away
What is my religion? Nature
What is my language? My mother tongue
What is my color skin? I never thought about it. I have to look at the mirror again
How old am I? I have to count. I don’t care about my age,
I can talk about my feelings, I can talk about your feelings,
but I don’t know about these questions. Let’s go inside and enjoy being together.
-
Jila Behnad 2007
من کی هستم؟
یک انسانم
یک زنم
همسرم
مادرم
یک زنی که از راه دور اومده
زنی که کوهها، بیشه زار ، خاک و خورشید رو می شناسه
قبله اش درخت گردوست
زنی که با پرنده ها دعا می خونه و درخت اکالیپتوس رو ستایش می کنه
زنی که راه رفتن در رودخونه های سنگی رو تمرین می کنه
زنی که ازخشونت فرار می کنه
زنی که از جنگ بیزاره
زنی که به دنبال صلحه
زنی که عاشق آدمهاست ،عاشق زندگی است
زنی که زبون بچهها رو بلده ، نگاه بچهها رو می خونه
زنی که عاشق باغبونی ، آشپزی و کاردستی است
زنی که عاشق زیبایی است
چی می تونم در مورد خودم بگم؟ چیزی بیشتر از اینها ندارم
نژادم رو نمی دونم ، باید تو کتاب پیدا کنم
از چه قومی ام؟ نمی دونم
از کجا اومدم؟ از یه جای دور
مذهبم چیه؟ طبیعت
زبانم چیه؟ زبان مادرم
پوستم چه رنگیه؟هیچ وقت بهش فکر نکردم . باید تو آینه نگاه کنم
چند سالمه؟ باید بشمارم . سنم برام مهم نیست
در مورد احساساتم می تونم حرف بزنم ، در مورد احساسات تو می تونم حرف بزنم
ولی این سوالها رو نمی فهمم. بیا بریم تو و از بودن با هم لذت ببریم